بررسی Playdate
بررسی Playdate
حکم
Playdate به مذاق همه خوش نخواهد آمد، اما به عنوان ادای احترام به بازیهای یکپارچهسازی با سیستمعامل که تجربیات سرگرمکننده و قابل دسترس را ارائه میدهد و مانع طراحی بازی را در این فرآیند از بین میبرد، کاملاً ماموریت خود را به پایان میرساند. فقدان نور پسزمینه همچنان یک خار در تاج Playdate خواهد بود، اما کنسول آنقدر جذاب است که به سختی نمیتوان آن را ریشهیابی کرد.
مزایا
- جشن الهامگرفته از بازیهای یکپارچهسازی با سیستمعامل
- اندازه ایدهآل برای بازیهای قابل حمل
- مجموعهای متنوع و شگفتآور از بازیها
- استفاده از میل لنگ سرگرم کننده است
معایب
- بدون نور پس زمینه
- بدون بلوتوث در زمان راه اندازی
-
شاسی کوچک در کف دست شما جا می شود -
۲۴ بازی گنجانده شده استدر مدت ۱۲ هفته تحویل داده شد -
شامل یک میل لنگ چرخانبرای تعامل با بازی ها استفاده می شود
مقدمه
برخلاف احتمالات، Playdate موفق میشود کنسولی باشد که بهترین بازیهای یکپارچهسازی با سیستمعامل را تجلیل میکند و در عین حال به دلایلی که شایسته جایگاهی در کنار فناوری مدرن است، یک مورد محکم ارائه میدهد.
در اولین نگاهی که به Playdate میکنید، نمیتوانید به یاد گیمبوی زرد اصلی بیفتید که به یکی از شناختهشدهترین نمادهای بازیهای قابل حمل تبدیل شد. این نیز تصادفی نیست، زیرا دستگاه – که به طور مشترک توسط ناشر بازی Panic Inc و سازنده Teenage Engineering ساخته شده است – به وضوح از کنسول های قابل حمل قدیمی سرنخ می گیرد.
Playdate با ملودیهای بیت کونی و گرافیک تک رنگ خود، قطعاً در برابر کنسولهای مدرن مانند PS5 یک ناهنجاری است. و Xbox Series X، که هر دو بیشتر به ارائه گرافیک و عناوین پرفروش با کیفیت بالا توجه دارند.
در عوض، Playdate از رویکرد منحصر به فرد خود برای ارائه بازی استفاده میکند، و به طراحی چشمنواز خود نیز اشاره نمیکند، به عنوان وسیلهای برای چرخاندن بازیکنان.
Playdate قیمت خردهفروشی ۱۷۹ دلار دارد و در حالی که حملونقل بینالمللی در دسترس است، قیمت بینالمللی وجود ندارد. اضافه کردن یک آچار دیگر در حال کار، وضعیت موجود موجود در Playdate است. به دلیل تقاضای بالاتر از پیشبینیشده برای کنسول، در زمان این بررسی فقط میتوان برای تحویل در سال ۲۰۲۳ سفارش داد.
طراحی
- به اندازه کافی کوچک که در کف دست شما قرار گیرد
- طرح کنترل ساده شده با میل لنگ در کنار
- بدون نور پس زمینه برای نمایشگر
طراحی Playdate ممکن است به طرز وحشتناکی شبیه به طراحی Game Boy اصلی باشد، اما شگفتانگیزترین نکته اینجاست که این کنسول واقعاً چقدر کوچک است. Playdate با وزن تنها ۸۶ گرم، بیشتر شبیه Game Boy Micro به نظر می رسد که چقدر راحت می توان آن را در یک جیب برای بازی در حین حرکت گذاشت.
در طول هفتههایی که با دستگاه بررسی کار کردم، متوجه شدم که آن را برای چند دقیقه بازی سریعتر از همیشه با نینتندو سوییچ. برای بازیهای کوچک، Playdate درست است.

همانطور که احتمالاً می توانید از روی تصاویر مشخص کنید، طرح بندی کنترل در Playdate نسبتاً ساده است. یک D-pad استاندارد در کنار دکمههای A و B، با یک دکمه هوم در گوشه سمت راست بالا و یک دکمه قفل در بالای کنسول وجود دارد. دکمههای اصلی جلو، مقاومت مناسبی را نشان میدهند، و حسی بسیار بیشتر از کنترلهای نرم دستی اصلی نینتندو دارند. البته، چیزی که واقعاً می خواهید در مورد آن بیاموزید، میل لنگ چشم نوازی است که در کنار Playdate قرار دارد.
حذف میل لنگ به عنوان یک ترفند آسان است، و برای برخی ممکن است اینطور باشد، اما من متوجه شدم که خیلی بیشتر از آنچه پیشبینی میکردم با آن گرم میشوم. برای شروع، عالی کار می کند – احساس شل شدن ندارد و در بازی هایی که از آن استفاده می کنند دقت فوق العاده ای ارائه می دهد.
تا زمانی که Playdate را در دست نداشته باشید، قدردانی آن دشوار است، من واقعاً معتقدم که طرح کنترل نسبتاً محدود دقیقاً همان چیزی است که به نفع Playdate عمل می کند. سهولت استفاده یکی از مزیت های آن است، اما با ابزارهای کمتری که در اختیار دارند، توسعه دهندگان مجبور شده اند در محدوده این محدودیت ها خلاقانه فکر کنند که منجر به نوآوری فوق العاده ای در بازی های گنجانده شده می شود.
تنها ناامیدی واقعی در اینجا نمایشگر کنسول است. در شرایط مناسب، مشاهده صفحه نمایش ۲.۷ اینچی ۴۰۰ در ۲۴۰ لذت بخش است. اما از یک نقطه ضعف عمده رنج می برد – هیچ نور پس زمینه ای وجود ندارد. وقتی Game Boy Advance SP در سال ۲۰۰۳ راه اندازی شد، از تفاوتی که یک نور پس زمینه می تواند ایجاد کند شگفت زده شدم. من انتظار نداشتم که تقریباً ۲۰ سال بعد مشتاق همان ویژگی باشم.
نتیجه این است که مگر اینکه منبع نور مناسبی در نزدیکی وجود داشته باشد، بازی در Playdate بسیار مشکل است. مجبور شدم گردنم را جرثقیل کنم تا بفهمم روی صفحه چه اتفاقی میافتد، یکی از معدود خاطرات Game Boy اصلی است که مطمئناً آن را از دست نمیدهم، و مطمئن نیستم که چرا Panic Inc و Teenage Engineering چنین احساس کردند. این برای یک کنسول مدرن منطقی است.

ویژگی ها
- بازیها در یک دوره ۱۲ هفتهای تحویل داده میشوند
- Playdate Pulp امکان ساخت آسان بازی را فراهم میکند
- عملکرد بلوتوث در دسترس است، اما در زمان راهاندازی وجود ندارد
- ۲۴ بازی همراه با کنسول
- تنوع بسیار زیاد در ژانرهای مختلف
- استفاده الهام گرفته از طرح کنترل محدود
قبل از اینکه به خود بازیها بپردازیم، باید به شیوهی منحصربهفرد توزیع آنها اشاره کرد. به جای داشتن یک فروشگاه دیجیتال معمولی، جایی که کاربران می توانند در اوقات فراغت خود بازی ها را خریداری کنند، در واقع ۲۴ بازی همراه Playdate وجود دارد – اما شما به یکباره به آنها دسترسی ندارید. در عوض، هر هفته دو بازی در یک دوره ۱۲ هفته ای برای شما ارسال می شود.
این ۲۴ بازی به عنوان بخشی از مجموعه فصل اول برچسبگذاری شدهاند، اما کنسول با گزینهای برای خرید و نصب بازیهای اضافی وارد بازار میشود. تنها چیزی که نیاز دارید یک فایل PDX حاوی داراییهای یک بازی است که میتوان آن را در حساب Playdate خود آپلود کرد و از طریق Wi-Fi روی کنسول خود بارگذاری کرد (انتقال سیمی نیز موجود است).
تحویل عناوین فصل اول ممکن است در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما به افزایش طول عمر چرخه عمر Playdate کمک می کند. با این اوصاف، این توانایی بارگذاری جانبی بازیهای اضافی است که آینده کنسول را میسازد یا خراب میکند، و حداقل در این زمینه، Panic توسعه بازیها را تا حد امکان برای دستگاه با استفاده از Playdate Pulp آسان کرده است.
این ابزار توسعه مبتنی بر مرورگر به عنوان دروازه ای برای کدنویسان بی تجربه طراحی شده است تا بازی Playdate خود را بسازند و به نوبه خود مفاهیم اولیه توسعه بازی را بیاموزند. بهعنوان وسیلهای برای ایجاد Playdate بهعنوان کنسول پیشرو برای یادگیری، یک گام فراتر از شکستهای قبلی مانند Ouya پیش میرود که به توسعهدهندگان باتجربه متکی بود که به طور انبوه به کنسول تغییر میدادند. در مقایسه، Playdate میتواند بستری برای پرورش استعدادهای جدید باشد.

Panic Inc همچنین فرآیند ضبط بازی و پخش زنده را با برنامه دسکتاپ Playdate Mirror بسیار ساده کرده است. هنگام استفاده از Playdate Mirror، با تاخیر صفر مواجه شدم، و حتی قابلیت کار با کنترلرهای Xbox Series X و PS5 را دارد، به این معنی که Playdate میتواند به یک ستون اصلی در پلتفرمهای استریم تبدیل شود، اگر طرفداران قابل توجهی در پشت آن وجود داشته باشد.
همچنین شایان ذکر است که Playdate علیرغم جثه کوچکش، عمر باتری فوقالعاده مناسبی را ارائه میکند. در نتیجه نمایشگر کم مصرف، Playdate دارای یک ساعت در حالت استندبای است که توسط Panic به نقل از آن، عمر باتری ۱۴ روزه را ارائه می دهد – اما چگونه این به استفاده در دنیای واقعی ترجمه می شود؟ متوجه شدم که با دوز مناسبی از بازیهای روزانه، میتوانم به طور متوسط پنج روز قبل از نیاز به شارژ کردن، پشت سر بگذارم – که استقامت مناسبی دارد و از بازیهایی مانند سوئیچ و عرشه بخار.
Playdate دارای یک اتصال Wi-Fi با فرکانس ۲.۴ گیگاهرتز برای دانلودها و بهروزرسانیها است – اما به طرز آزاردهندهای، پشتیبانی از اتصال بلوتوث – در حالی که وجود دارد – هنگام راهاندازی در دسترس نیست. این قطعاً بر استفاده من از میزان صدای Playdate در حملونقل عمومی تأثیر گذاشته است، و اگر مانند من سالها پیش از هدفونهای سیمی به هدفونهای بیسیم تغییر دادهاید، ارزش آن را دارد که در نظر داشته باشید.
بازی ها
تا این لحظه، من تصویر نسبتاً دلپذیری از Playdate به عنوان یک کل ترسیم کردهام. با این حال، همانطور که در مورد هر کنسولی اتفاق خواهد افتاد، این بازی ها هستند که بیشترین تاثیر را بر جای می گذارند. من این شانس را داشتم که تمام ۲۴ بازی موجود در فصل یک را بازی کنم، و باید بگویم که از آنچه در اینجا ارائه می شود بسیار تحت تأثیر قرار گرفته ام.

در همان لحظه، Crankin’s Time Travel Adventure به راحتی انتخاب مورد علاقه من از میان این دسته است، و با توجه به اینکه این بازی به طور برجسته در بازاریابی Playdate برجسته شده است، واضح است که من تنها کسی نیستم که این احساس را دارد. با داشتن یک فرض اصلی مردی که دائماً برای قرار ملاقات دیر میکند، این شما هستید که باید میل لنگ را بچرخانید تا کرانکین را در یک مسیر از پیش تعیینشده به جلو یا عقب ببرید و مراقب باشید که در حین حرکت از موانع جلوگیری کنید. از آنجایی که بازی فقط از میل لنگ برای گیم پلی استفاده می کند، از همان ابتدا به راحتی می توان با آن کنار آمد. اما از سختی سطوح بعدی شگفت زده خواهید شد.
بازیهایی که خاطرات خوبی از عناوین بازیهای کلاسیک دارند، Hyper Meteor را دوست خواهند داشت. این بازی که یادآور سیارکها است، شما را مجبور میکند از میل لنگ به عنوان روش اصلی هدایت یک کشتی کوچک استفاده کنید، در حالی که دکمه B با پیشرانهها درگیر میشود و شما سعی میکنید چندین شهاب سنگی را که در صفحه نمایش میآیند را زیر پا بگذارید. این فوقالعاده اعتیاد آور است، اما موسیقی متن تحسینبرانگیز و طراحی صدای عالی است که به شما کمک میکند برای اطلاعات بیشتر بازگردید.
در نقطهای کاملاً مخالف مقیاس، متوجه شدم که واقعاً از نسخه شنبه لذت میبرم – عنوانی ماجرایی که با انرژی یک تریلر پلیسی قدیمی همراه شده است. در حالی که این بازی به سختی از میل لنگ استفاده می کند، اما همچنان از سبک هنری و طراحی صدا استفاده می کند تا حسی قابل لمس از جو ایجاد کند، و نگرانی در مورد ورودی کنترل محدود را برطرف می کند.
این سه عنوان تا کنون به راحتی مورد علاقه من هستند، اما من بسیار تحت تأثیر تنوع موجود در اینجا هستم. Playdate مطمئناً در حال حاضر دارای تعداد کافی عناوین است که من را برای مدتی به کنسول بازمیگرداند، و این قبل از در نظر گرفتن پتانسیل توسعه بازیهای آینده است. البته، مانند هر کنسول جدید، وجود آن بازیها تضمین نشده است – اما مطمئناً امیدوارم که تحقق یابد. نه تنها به این دلیل که Playdate وسایل پیچیده بازی های مدرن را خراب می کند و آنها را با دو جایگزین شاد جایگزین می کند: سرگرمی و سادگی.
آیا باید آن را بخرید؟
از بازیهای سبک یکپارچهسازی با سیستمعامل لذت میبرید برای هرکسی که خاطرات خوبی از بازیهای تک رنگ دارد، Playdate فوقالعاده است.
بازیهای یکپارچهسازی با سیستمعامل برای شما جذابیتی ندارد اگر فکر انجام بازیها بهصورت تک رنگ کافی است که شما را عصبانی کند، پس به جای دیگری نگاه کنید.
نظرات نهایی
Playdate کنسول عجیبی است – که بخش کوچکی از آن به خاطر میل لنگ متصل شده است – اما بیشتر از آنچه در ابتدا انتظار داشتم، به سمت آن کشیده میشوم. به عنوان فردی که با بازی پسر اصلی بازی بزرگ شده است، هجوم نوستالژی همراه با Playdate بسیار زیاد بوده است – و این واقعیت که فوق العاده قابل حمل است، آن را به گزینه ای بسیار وسوسه انگیز برای بازی های در حال حرکت تبدیل می کند.
با این اوصاف، فقدان نور پسزمینه مانند یک حذف فاحش در منظر بازیهای مدرن به نظر میرسد، و مطمئناً نسلهای جوانتری را که ممکن است علاقهمند به کشف سبک سادهتری از بازی بودهاند، به تعویق بیندازند. با این حال، اگر بتوانید به گذشته نگاه کنید، کتابخانه متنوع بازیهای Playdate ارزش بازی کردن را دارند – و من، برای مثال، کاملاً انتظار دارم که برای مدتی آینده به بازدید مجدد از آنها ادامه دهم.
چگونه تست می کنیم
ما Playdate را با دسترسی زودهنگام به تمام ۲۴ بازی موجود در مجموعه بازیهای فصل اول آزمایش کردیم و اطمینان حاصل کردیم که رای ما با تجربه مصرفکننده در دراز مدت مطابقت بیشتری دارد.
تست شده در مدت دو هفته
همه بازیهای فصل اول را انجام داد
سؤالات متداول
بله، جک ۳.۵ میلی متری هدفون وجود دارد، و اتصال بلوتوث در تاریخ دیگری ارائه می شود.
خیر، شارژ Playdate فقط از طریق کابل USB-C سیمی امکان پذیر است.
قیمت Playdate 179 دلار (تقریباً ۱۴۰ پوند) است.
آمریکا RRP
تولید کننده
وزن
تاریخ انتشار
اولین تاریخ بررسی
›
نظرات کاربران