Xenoblade Chronicles 3
Xenoblade Chronicles 3
دنیای آیونیوس در یک وضعیت جنگی دائمی است، بیپایان در شعله آتش فرو رفته و مملو از اجساد است. کشورها Keves و Agnus دوست دارند از یکدیگر متنفر باشند و ارتش هر دو جناح بهای آن را می پردازند. بدتر از همه، این سربازان ظاهرا تولید انبوه با عمر کوتاه و ۱۰ ساله نفرین شده اند. بنابراین، هدف این است که خدمات خط مقدم را تحمل کنیم و برای همیشه در مراسم بازگشت به خانه جاودانه شویم، یک اعزام افتخارآمیز برای سرسخت ترین بازماندگان Aonios.
من نوح، یونی و لانز را در آخرین مرحله عمرشان (یا دورههای زندگی) ملاقات میکنم. سه نفر پیشرو سهم خود را از اگنوسیان کشته اند و شاهد سقوط بسیاری از رفقای محبوب به نوبت بوده اند. بنابراین، هنگامی که آنها در دقایق پایانی فصل ۱ با عوامل آگنوس، Mio، Sena، و Taion متحد می شوند، به نظر می رسد که همه شرط ها از جدول خارج شده اند. در زمانی که فرد «زندگی میکند تا بجنگد و میجنگد تا زندگی کند»، شش رهبر به دنبال سرنوشتی معنادارتر و کاملتر هستند.
به طور روایی، من بلافاصله Tales of Arise – دو نژاد در برابر یکدیگر قرار می گیرند، از ضربه و خشم کور شده اند و قادر به زیر سوال بردن لفاظی نفرت انگیز در مرکز درگیری خونین خود نیستند. Xenoblade Chronicles 3 داستانی تلخ را روایت می کند. در حالی که ساعات کارش از چند تغییر شتاب و ضربات داستانی غیرقابل قبول رنج میبرد، من عموماً از یادگیری بیشتر درباره Aonios و شخصیتهای جوان آن لذت بردهام.
با این حال، من از استفاده از ویژگیهای مختلف کیفیت زندگی JRPG لذت بیشتری بردهام. فعل و انفعالات منوی پیچیده اما بیش از حد پیچیده، بازی های گذشته را در این فرنچایز تحت تأثیر قرار داد. ورودی سوم برای مخاطب مدرن طراحی شده است. من در مورد مسیرهای GPS درون بازی، یک هاتبار میانبر قابل تنظیم با نقشه برداری دکمه، منوهای مکث مختصرتر، و نمادهای جهت گیری شخصیت بازیکن برای هنرهای رزمی مبتنی بر موقعیت صحبت می کنم. اینها ممکن است برای Xenoblade ناآشنا باشند، اما این سطح دسترسی جدید یک تغییر خوشایند است که کاوش و نبردها را فشردهتر میکند.
در فصل ۱ به تنهایی، از میان یک بیابان پر از بمب عبور کردم، در آبهای شفاف و آزاد شنا کردم، با فروشندهای در یک اردوگاه نظامی کوچک در زیر یک ربات بزرگ معامله کردم، و در برخی مکانها درگیر سکوی پر از سکو بودم. ارتفاعات صخرهای، و در جنگلی بیمارگونه که در غبار پوشانده شده بود حرکت میکرد. زیست بوم ها از جانوران هوایی و زمینی، از پرندگان عظیم الجثه گرفته تا حشره های زره پوش سرریز می شوند. موارد پراکنده در سراسر جهان بازی را جمع آوری کردم، جستجوها را برای NPCها واکشی کنید، و با نواختن یک آهنگ فلوت تشریفاتی، سربازان کشته شده را “فرستادید”.
من بیشتر وقتم را صرف مبارزه با موجودات و ماشین های خودکار برای امتیازات و امتیازات تجربه کردم. مبارزات Xenoblade Chronicles 3 روشمند و ریتمیک است. حملات خودکار را می توان با هنرهای خاص نقش مانند ضربات مختلف شمشیر نوح و قدرت های درمانی گروهی یونی «لغو» (یا زنجیر کرد) کرد. این توانایی ها زمانی که به طور مؤثر به کار گرفته شوند، معیارهای «هنرهای استعداد» یا ویژگی های خاص را ایجاد می کنند. برخی از ترکیبهای متقابل شخصیتها میتوانند دشمنان را متحیر کنند و باعث سرنگونی یا پرتاب آنها شوند.
و سپس سیستم پیوندی وجود دارد: دو عضو حزب – نوح و میو، یونی و تایون، لانز و سنا – با حرکات ویرانگر به یک مکانیک انسان نما، که در غیر این صورت با نام Ouroboros شناخته میشود، ترکیب میشوند. تا کنون، من فقط به عنوان اوروبوروس در یک باس فایت بازی کردهام، اما استفاده از حملات آتشین و زمینشکنی آن یک سفر قدرتی سرگرمکننده بود. با شش عضو حزب برای کنترل در حال پرواز و تعویض نقش که حتی به برخوردهای ابتدایی کیفیتی بینظم میدهد، مشتاقم ببینم مکانیکهای جدید فراتر از فصل آموزشی گسترده Xenoblade Chronicles 3.
من یازده ساعت از داستان گذشتهام، و با بازیگران اصلی فراری از جناحهای مربوطه، مشتاقانه منتظر ملاقات با «قهرمانهای» مشهوری هستم که به تندتر شدن اکشن کمک میکنند و با همراهان مختلفم در اردوگاه های موقت، و آموختن اینکه “دشمن واقعی” کیست. احتمالاً دهها محیط گسترده دیگر برای پیمایش و هیولاهای افسانهای وجود خواهد داشت، اما تاکنون Xenoblade Chronicles 3 در حال شکلگیری به یک سهکوئل جامد، هرچند معمولی است.
Xenoblade Chronicles 3 در تاریخ ۲۹ ژوئیه در سوییچ عرضه میشود.
نظرات کاربران